در پست قبلی مطلبی نوشته بودم و در پایان شعری از ابوالفضل سپهر با صدای جلیلوند که در سی دی به نام معبری به آسمان منتشر شده .نام دکلمه - اتل متل یه بابا - بود .در پایان شعر مرحوم سپهر هم مثل همه ما و هر انسان دلسوز و آزاده ای از غنیمت خوارها دلش به درد آمده و چند بیتی را بر آنان می تازد .نکته جالب این بود که وقتی من اصل شعر را در اینترنت پیدا کردم دیدم در دکلمه گفته شده چند بیت آخر را سانسور کرده اند ظاهرآ حتی در شعر هم برخی تحمل شنیدن حرف حق را ندارند اما توصیه من به همان غنیمت خورها این است که حداقل برای مانایی خودتان و تداوم غنیمت خواریتان اجازه دهید مردم فریاد بزنند تا حداقل عقده دلشان خالی شود وگرنه انباشت می شود و به انفجار می رسد .بیخود نیست که انگلستان در هاید پارک محلی دارد که در آن محل هر کسی آزاد است هر ناسزایی حتی به نخست وزیر و ملکه بگوید و بدین ترتیب تخلیه می شوند . پس حتی برای بقای خودتان هم شده اینها را کم سانسور کنید.
قسمت انتهایی شعر در زیر آورده ام و قسمتهای با رنگ قرمز همان قسمتهای سانسور شده است.
مامان میاد ودست
بابا جون و میگیره
بابام با این خاطرات
روزی یه بار میمیره
فقط خاطره نیست که
قلب اونو سوزونده
مصلحت بعضیها
پشت اونو شکونده
برا بعضی آدما
بندههای آب و نون
قبول کنین به خدا
بابام شده نردبون
همونایی که راه
دزدی رو خوب می دونن
ما خون دادیم و اون ها
عین زالو می مونن
دشمنای انقلاب
ترسوهای بی پدر
آهای غنیمت خورا
بپا بابا ، یواش تر
ای که به این انقلاب
چسبیدی عین کنه
خط و نشون می کشی
النگوهات نشکنه
فکرنکنی علی رو
ماها تنها می ذاریم
مااهل کوفه نیستیم
دخلتونو میاریم...
الیگارشی،خواب ِ آرامت،کابوس باد!
مناظره خواندنی فرهاد جعفری و وحید یامین پور
مجوز پخش پس از مرگ
چند سوال در مورد شهرام امیری
[عناوین آرشیوشده]